نکروز آواسکولار سر استخوان ران در بالغین

نکروز آواسکولار سر استخوان ران در بالغین

نکروز آواسکولار سر استخوان ران در بالغین

 تمام سلول های بدن جهت دریافت مواد غذایی و اکسیژن به جریان خون وابسته هستند و قطع یا کاهش جریان خون هر قسمت میتواند باعث مرگ تعدادی از سلول ها شود .

 سر استخوان ران جریان خون نسبتا در خطری دارد ، چون کل سر استخوان فمور و بخش عمده گردن استخوان در کپسول مفصلی قرار گرفته‌اند و بر خلاف سایر قسمت‌های استخوان چسبندگی عضلانی ندارند ، در قسمت هایی که پوشش عضلانی دارند ، ااز تمام قسمت ها از طریق عضله خونرسانی به استخوان انجام می شود ، اما سر و گردن که چسبندگی عضلانی ندارند ، وابسته به چند رگ خونی می باشند که در بین کپسول مفصلی و استخوان گردن فمور حرکت کرده و به سر استخوان خون می رسانند .

 هر عاملی که باعث تحت فشار قرار گرفتن ، انقباض یا پاره شدن این رگ‌ها شود ، جریان خون سر استخوان را قطع می‌کند . تحت فشار گرفتن عروق عمدتا به علت التهاب و تورم مفصل و کپسول ایجاد میشود و عمدتا در کودکان رخ میدهد که در قسمت جداگانه ای به آن می پردازیم ، دومین علت یعنی انفباض عروقی در مصرف بیش از حد کورتیکوستروئید و یا به علل ناشناخته و یا در اثر افراط در مصرف مشروبات الکلی ، عمدتا در بالغین علل اصلی کاهش خونرسانی می باشد و البته شایع ترین علت ، علت ناشناخته یا بدون علت است . تروما و شکستگی گردن استخوان ران نیز باعث آسیب عروق می‌شود و میتواند منجر به نکروز سر فمور شود .

خونرسانی به سر و گردن استخوان ران

 

علائم :

 این مشکل با درد در مفصل هیپ شروع می‌شود. درد مفصل هیپ دردی است که از کشاله ران شروع می شود و به در سمت جلوی ران و بخصوص سمت داخل ( به سمت خط وسط بدن ) ران به سمت زانومنتشر می‌شود ، در ابتدا درد عمدتا در هنگام راه رفتن است اما با پیشرفت بیماری درد در تمام حرکات ایجاد میشود ، معمولا شروع درد تدریجی و تا شدت گیری ممکن است یک تا دو ماه طول بکشد . گاها سابقه مصرف بیش از حد کورتیکوستروئید وجود دارد اما در اغلب موارد سابقه خاصی وجود ندارد و علب خاصی وجود ندارد . ممکن است یک‌طرفه باشد یا حتی دو طرفه و هر کدام از هیپ ها ممکن است در درجات متغیری درگیر شوند .

  در ابتدا به علت درد و التهاب و سپس به علت تغییر شکل سر استخوان فمور و در نهایت به علت آرتروز ، لنگش نیز وجود دارد.

 سیر بیماری :

  در مدت زمان کاهش چریان خون سر استخوان ران ، تعدادی از سلول ها در دورترین نقطه از قسمت دارای جریان خون میمیرند ، یعنی در نیمه ای از سر فمور که در ناحیه مغصلی قرار دارند ، در نتیجه مردن سلول ها و عدم ساخت ماده زمینه‌ای محکم بین سلولی و از طرفی به علت واکنش طبیعی بدن جهت حذف سلول های مرده و جایگزینی آنها با سلول های طبیعی ، قدرت و استحکام استخوان کاهش می یابد. در موارد غیر از شکستگی که به هر حال درمان خود را دارد ، در سایر موارد کاهش جریان خون موقت است و پس از مدتی جریان خون به حالت عادی بر می گردد ، اما علائم به علت نکروز ( مرگ ) سلول های استخوان است.

نکروز سر در اثر کمبوذ خونرسانی

 مرگ سلول ها و عدم عملکرد آنها و تلاش بدن برای حذف سلول های مرده و جایگزینی آنها و نتیجتا کاهش استحکام استخوان ، موجب علائم و عوارض بعدی می شود. کاهش استحکام استخوان باعث می‌شود به تدریج خردشدگی‌های میکروسکوپی در استخوان ایجاد شود که اولا باعث درد می شود و دوم اینکه با تغییر شکل تدریجی سر فمور باعث اشکال در کار مفصل و در نهایت عارضه نهایی بیماری می‌شود .

 در مفاصل ، دو سر استخوانی که در مقابل هم کار می کنند ، با یک لایه دو تا چهار میلی متری غضروف پوشیده شده اند . خود استخوان‌ها باید کاملا صاف و در موارد زیادی دارای انحنا های کاملا مطابق هم هستند . مثلا در مورد مفصل هیپ ، یک سمت مفصل در لگن یک کاسه کاملا نیم کروی و سمت سر فمور یک گوی کامل می باشد و با پوشش غضروفی به صورت کامل باید صاف و صیقلی با هم کار کنند ، با شکستگی های میکروسکوپی استخوان زیر غضروف ، استخون دچار تغییر شکل شده و غضروف روی آن هم دچار تغییر شکل شده و صاف و صیقلی بودن سطح آن به هم می‌خورد . این موضوع باعث می‌شود در داخل مفصل سائیدگی غضروف ایجاد شود که عارضه نهایی بیماری است .

تغییر شکل و کلاپس سر فمور

 به این ترتیب با تغییر شکل سر استخوان، در نهایت صاف و صیقلی بودن مفصل به هم خورده و به علت اینکه مفصل هیپ یک مفصل تحمل کننده وزن است و محل تغییر شکل هم در محلی است که حداکثر فشار وزن را داریم ، سائیدگی غضروف ایجاد میشود که باعث  اختلال کار مفصل و آرتروز و همچنین باعث ایجاد درد می شود که نهایت سیر این بیماری است .

تشخیص :

در مراحل نهایی که تغییر شکل سر فمور رخ داده و مراحل بعدی که آرتروز رخ داده است ، به راحتی به وسیله رادیولوزی و گرافی لگن می توان به تشخیص رسید . اما این زمان برای شروع درمان دیر است ، به همین جهت در هر بیمار با درد هیپ بهتر است  MRI انجام شود که منطقه دچار کاهش جریان خون را در مراحل اول بیماری به صورت تغییر سیگنال در ناحیه نشان می‌دهد .

درمان :

درمان به دو نوع بر اساس مرحله بیماری تقسیم میشود ،  قبل از تغییر شکل سر فمور ، بعد از تغییر شکل سر فمور .

 بعد از تغییر شکل سر فمور ابتدا درمان صرفا حمایتی است شاید بیمار بتواند تحمل کند و با وجود مشکل هیپ زندگی عادی داشته باشد اما در صورت درد و مشکل زیاد ، تعویض مفصل هیپ باید صورت گیرد که درمان نهایی آرتروز مفصل لگن است . البته به هر قیمت یا به صورت طولانی نباید تعویض مفصل را به تعویق انداخت ، چون بد کار کردن مفصل هیپ و لنگش به شدت باعث فشار و آسیب ستون فقرات کمری شده و مشکلات را اضافه می کند. بنابراین در صورت درد شدید و لنگش حتما باید جراحی تعویض مفصل انجام شود .

 درمان واقعی و اصلی این است که بتوان قبل از تغییر شکل سر استخوان ران , جلوی آن را گرفت تا بیماری بدون عارضه سیر خود را طی کند و سلول های مرده با سلول های زنده جایگزین شده و بیماری بدون عارضه تمام شود ، که معمولا  سیر بیماری دو سال طول میکشد. بدون درمان هم در موارد خفیف ممکن است بخودی خود سیر بدون عارضه طی شود .

  اولین درمانی که بر اساس موارد فوق به ذهن می‌رسد کاهش فشار بر مفصل هیپ می‌باشد تا در مدت کاهش استحکام سر فمور ، تغییر شکل ایجاد نشود . نشستن روی زمین و سر زانو باید اجتناب شود و راه رفتن باید با دو عصا باشد و از هرگونه فشار اضافی باید پرهیز شود . این روش اگرچه موثر است اما به تنهایی تاثیر خیلی زیادی هم ندارد چون حتی در صورت خوابیدن و حذف کامل وزن ، تون عضلات فشاری در حد وزن بدن ایجاد می‌کنند .

 دومین گروه درمان درمان دارویی است ، در جهت نگه داشتن استحکام استخوان سر فمور مثلا تجویز کلسیم . اما مهمتر از آن تجویز داروی ضد اوستئوکلاست مثل بیس فسفونات‌ها . در مرحله نکروز اوستئوکلاست ها دچار فعالیت زیاد شده و برای برداشت سلول های مرده شروع به حل و برداشت ماده زمینه‌ای استخوان می‌کنند ( به طور نرمال در یک حالت تعادلی برای بازسازی دائم استخوان ، اوستئوبلاست‌ها تبدیل به اوستئوسیت شده و ماده زمینه‌ای می سازند ، اوستئوکلاست‌ها ماده زمینه ای کهنه و سلول های مرده را حذف می کنند ). این داروها با مهار اوستئوکلاست‌ها مانع از حذف سریع و کاهش استحکام استخوان می‌شود .

 و در نهایت درمان جراحی ابداع شده است برای افزایش خونرسانی به ناحیه نکروزه ( دچار مرگ سلول ) شده که بهتر است در موارد درگیری وسیع حتما انجام شود ، البته هرگونه درمان جراحی موفقیت صد در صد ندارد و مممکن است در نهایت تغییر شکل سر فمور رخ دهد . همچنین جراحی فقط درمواردی کارآمد است که تغییر شکلی ایجاد نشده باشد و گرنه اساسا موردی ندارد .

 در ساده ترین نوع جراحی با استفاده از دریل و با کنترل تصویربرداری از ناحیه گردن استخوان ران کانال هایی به ذاخل منطقه نکروزه ایجاد می‌شود . در یک نوع از افزایش تاثیر میتوان برای بهبود سریع تر کانال‌ها را با سلول‌های بنیادی پر کرد یا با شیره مغز استخوان که سلول و فاکتور رشد دارد و یا کانال‌های وسیع‌تری که با پیوند استخوان پر می‌شوند . در نوع دیگر پیشرفت میتوان از وسایل خاصی جهت ورود به ناحیه نکروتیک و حمایت فیزیکی از ان در برابر فرونشست ( کلاپس ) استفاده نمود که بر حسب شدت و نوع وضعیت استفاده می‌شود . اما نکته اینکه هیچ روش با موفقیت صد در صد وجود ندارد.