استخوانها بافتهایی بسیار خاص هستند که در درجه اول تکامل یافتهاند برای محکم بودن ، تا بتوانند یک اسکلت برای بدن بسازند . اسکلت باید بتواند شکل عمومی بدن را حفظ کند و تمام عناصر بدن بی واسطه یا با واسطه توسط اسکلت در جا نگهداری میشوند .
اسکلت است که باعث ایجاد یک ساختار و پایهای برای حرکت میشود ، برای اینکار قطعات استخوانی در کنار هم باید تحرک داشته باشند و در عین حال به صورتی پایدار به هم متصل شوند که به این منظور ساختارهای خاصی به نام مفصل ایجاد شده است و در طرفین مفاصل ، قطعات استخوانی باید توسط موتورها که عضلات میباشند ، بتوانند حرکت کنند و خود عضلات توسط سیستمهای کنترلی سیستم عصبی کنترل میشوند .
با توجه به استحکام استخوانها وظیفه حمایت از سیستم اعصاب مرکزی شامل مغز و نخاع را هم بر عهده دارند و همینطور دنده ها که از قلب و ریه حمایت می کنند .
همچنین مغز استخوانها بافت اصلی خونساز و نیز بافت مهم تولید سلول های سیستم ایمنی است.
استخوان کورتیکال و کنسلوس
بافت استخوانی یک بافت محکم است و حجم دارد ، تا بتواند شکل ایجاد کند اما نکته اینکه بافت استخوانی محکم Cortical فقط در محیط شکل وجود دارد و مرکز آن یا توخالی است یا بافت استخوانی اسفنجی Cancellous وجود دارد. بافت متراکم استخوان که استخوان کورتیکال یا کورتکس نامیده میشود همان چیزی است که در بررسی با رادیولوژی دیده میشود و آسیب آن معادل شکستگی است .
در یک تقسیمبندی خیلی کلی استخوانها را به دو نوع بلند و پهن تقسیم میکنند . استخوانهای بلند مثل استخوانهای ران و ساق و بازو و استخوان های ساعد هستند ، بلند و در قسمت میانی باریکتر و در دو انتها پهنتر و داخل مفصلی هستند . در بالغین استخوان اسفنجی یا کنسلوس فقط دو سر استخوانهای بلند را پر میکنند . استخوانهای پهن مثل لگن و دنده و استخوانهای مچ شکلهای متغیری دارد و اغلب کورتکس نازکتری نسبت به شفت استخوانهای بلند دارند و داخل آنها پر از استخوان اسفنجی کنسلول است.
استخوانهای بلند :
در مناطقی که اصطلاحا شفت استخوانهای بلند نامیده میشود یعنی در وسط ساعد ، بازو ، ران و ساق ، استخوان به شکل استوانه توخالی ( در بالغین ) و با جدار ضخیم و محکم و متراکم هستند . قطر استوانه به حدی است که تامین قدرت کافی برای نیازهای اندام و تحمل وزن در اندام تحتانی را داشته باشد . استخوان های بلند در انتهای خود پهن میشوند که به نظر میرسد برای ایجاد سطح بیشتر در مفصل و البته برجستگی های استخوانی برای چسبندگی عضلات و تاندونها باشد . با توجه به اینکه فطر استخوان در توان سوم متناسب با مقاومت در برابر چرخش و با توان دوم متناسب با مقاومت در برابر وزن می باشد با افزایش قطر شکل استخوان بلند در انتهاها ، کورتکس ضخامت شفت را لازم ندارد و ضخامت آن کاهش مییابد.
در مناطق پهن شده مفصلی استخوانهای بلند ، داخل استخوان از بافت استخوان اسفنجی پر شده است که البته مقاومت و استحکام زیادی ندارد اما بافت اصلی ساخت سلولهای خونی و بخشی از سلولهای سیستم ایمنی است .
شکل 1 : شکل تیپیک و مناطق آناتومیک یک استخوان بلند
کورتکس : صفحه دور استخوان پوسته یا کورتکس است که تحمل کننده نیروهای وارده بر استخوان است ؛ در قسمت میانی استخوان که دیافیز یا شفت نامیده میشود به شدت ضخیم است و داخل آن در بالغین تقریبا خالی است ؛ این کورتکس در ناحیه متافیز و اپیفیز نازکتر است و داخل آن با استخوان اسفنجی پر شده است که محل خونسازی است .
صفحه رشد یا فیز : همانطور که ملاحظه میشود در دو انتهای استخوانهای بلند صفحات غضروفی وجود دارد به نام صفحه رشد یا فیز ( فیزیس ) و تا حدود 17 سالگی در پسرها و 15 سالگی در دخترها همه آنها استخوانی میشوند و رشد قطع میشود اما ردی از آن باقی میماند و البته به علت محل انها رفرنس تقسیم بندی مناطق استخوان است .
متافیز یا محل مجاور فیز : منطقهای در حال پهن شدن که کورتکس آن در حال کاهش ضخامت است و پر از مغز استخوان اسفنجی است .
اپی فیز یا روی فیز : محلی که از صفحه رشد شروع شده و بخش داخل مفصلی استخوان را تشکیل میدهد
دیافیز یا دور از فیز : بخش میانی کم قطرتر اما با کورتکس ضخیمتر وسط استخوانهای بلند است .
استخوانهای پهن
مثل مهرههای ستون فقرات و دندهها و استخوانهای لگن و استخوانهای کمربند شانهای و استخوانهای مچ دست و پا ، همگی از یک کورتکس نه چندان ضخیم در اطراف ایجاد شدهاند و یک بافت اسفنجی مرکز آنها را پر کرده است . استتخوانهای کف دست و پا و انگشتان اغلب شبیه استخوانهای بلند هستند . کورتکس ضخیمتر در قسمت میانی و انتهاهای کمی پهنتر مفصلی و پر شده با استخوان اسفنجی.